جدول جو
جدول جو

معنی ملال انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

ملال انگیز
آنچه سبب ملال و دلتنگی شود
تصویری از ملال انگیز
تصویر ملال انگیز
فرهنگ فارسی عمید
ملال انگیز
ملال آور. رجوع به ملال آور شود
لغت نامه دهخدا
ملال انگیز
فرم انگیز اندوهبار آنچه که تولید ملال کند: (دقایق ملال انگیز بکندی سپری میشد)
تصویری از ملال انگیز
تصویر ملال انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
ملال انگیز
تاثرآور، خسته کننده، کسالت آور، کسالت بار، کسالت زا، ملال آور، ملالت بار، ملالت انگیز، ممل
متضاد: شادی بخش، نشاطانگیز، نشاطافزا
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملالت انگیز
تصویر ملالت انگیز
آنچه سبب ملالت و آزردگی شود
فرهنگ فارسی عمید
(پُ)
ملال انگیز. رجوع به ملال انگیز شود
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ)
انگیزندۀ خیال. آنچه موجب تخیل شود. آنچه خیال را در ذهن بپروراند:
هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش بحرام ار خود صورتگر چین باشد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(چَ اَ)
خوش بو. معطر. آنکه بوی گلاب دهد:
شاه چون گرم گشت از آتش تیز
گفت با آن گل گلاب انگیز.
نظامی (هفت پیکر ص 178)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
ملک آور. پیروزی رسان. ملک رسان:
به پیروزی ّ و بهروزی همی زی با دل افروزی
به دولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملالت انگیز
تصویر ملالت انگیز
ملالت آمیز: (سالن دادگاه ملالت انگیز بود)
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بوی گلاب دهد معطر خوشوبو. یا گل گلاب. معشوق زیبا و معطر: شاه چون گرم گشت از آتش تیز گفت با آن گل گلاب انگیز... (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار
آشوبنده گزند رسان برانگیزاننده فتنه، گزند آور، بدبخت. گزند آور، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار
اختلاف برانگیز، اختلاف زا
فرهنگ واژه مترادف متضاد